جلوگیری از ترس فروشنده
فروشندهای که ترسیده : کف دستش عرق میکند، احساس میکند قلبش در حال ایستادن است. دهانش خشک میشود. عصبی شده و روی شانههایش احساس سنگینی میکند . عضلات کمرش سفت و یا انگشتان پایش در کفش به یکدیگر فشرده میشود. احساس میکند که درون معدهاش 10 نفر در حال قایقرانی هستند و در مغزش طبل میزنند. به کلماتی که میگوید خیلی فکر میکند و بسیار نگران است که مبادا بهاشتباه از کلمه نادرستی استفاده نماید. شاید دیدن این موارد در یک سخنران غیرحرفهای که باید قابل چند هزار نفر سخنرانی کند و یا فردی که قرار است از دختری خواستگاری نماید، قابلتصور باشد اما این در خصوص کسی که نام خود را فروشنده گذاشته و حتی در جمع همکارانش، خود را "فروشنده حرفهای" میداند، بسیار دردآور است. کسی که فروشنده حرفهای است، پس شغلش فروش است، آیا این قابلتصور است؟ چرا اینهمه احساس ؟ فروش، شیوه سختی برای کسب درآمد است. فروش کاری پر از انتظار، اعتبارسنجی،گزارش،ارائه پیشنهاد و توصیف کالا و خدمات است. در هر مرحله از فرایند فروش، ممکن است که بخشی از کار درست پیش نرود و یا به یک فاجعه بی انجامد. انتظاراتی که در فروشنده وجود دارد میتواند موجب هیجانش برای فروش گردد، اما از سوی دیگر با کوچکترین بازخورد منفی از فروش، میتواند باعث سرخوردگی گردد، حتی ممکن است که فکر کند که این محصول یا خدمت قابلفروش نیست. چهار راه تبدیل جواب "نه" به "بله" سوال بسیاری از کارشناسان فروش در سازمانهای مختلف این است : همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، بسیاری از فروشندگان، از ترس دریافت جواب نه از مشتری، از قسمت پایانی فروش متنفرند و از رسیدن به آن مرحله تا جایی که امکانش باشد خودداری مینمایند، زیرا که "پرونده فروش در حال پیگیری" را بهتر از یک "پرونده فروش بستهشده" میدانند ، باوجودآنکه که زمان خود و سازمان به بطالت میگذرانند.
اما اگر همهچیز در فرایند فروش خوب پیش برود، حتما به قسمت پایانی فروش که همان دریافت وجه است، خواهد رسید. اما اگر نتواند مشتری را بهدرستی به مرحله پایانی ببرد، حتما احتمال وجود جواب گرفتن جواب "نه" بسیار زیاد است. اینجاست که ترس ایجاد میشود.
ادامه مطلب...